با معنا/زنبور عسل
دل به انتظارت ای قرآن ناطق تو کجایی همه دیده ها غروب جمعه نگران است پیچیده به خود عاشق بیچاره ز دردی دردی که به هر عاشق بیچاره گران است برگرد بر این ایل و قبیله برگرد انتظارم از غروب جمعه بی کران است بازا از آن پنجره ی باز ، موعود خدایی وقت نشان قبر بی نشان است بازا که پیری به رخم کرده نشانی آخرین فرصت این بچه گدا و دگران است دل دست به سینه رو به جمکران است درد دوری به هر عاشق بیچاره گران است
لطفا صفحات دیگر را نیز ببینید |