با معنا/زنبور عسل
رفته رفته رفتی ای گل ز چمن کوچه کوچه کوچم از یاد تو من چِکه چِکه ، چِکه های اشک غم شعله شعله ، شعله شد بر این دمن تِپه تِپه تِپه ی لکنت شده ام خونه خونه ، خونه خراب کردیم شیرین دهن لحظه لحظه لحظه های بودنت چشمه چشمه ، چشمه سارِ این وطن مُژه مُژه ، مُژه میکشم پیش قدمهای تو گل قدم قدم ، قدم رنجه کنی به آمدن تو بر ضمن خوابِ خوابِ خوابَم و بیدارمی کندم ذره ذره ، ذره ی نور تو ای سایه شکن بوته بوته ، بوته می زند باغ خیال واژه واژه ، واژهای شعر من به تو زَمن هیچِ هیچِ هیچ ندارد ، بچه گدا چو من دانه دانه ، دانه های خال تو، تسبیح من --------------------------- پاورقی: ضمن : عاشق زمن: زمین گیر
به رسم تمام عاشقا باز می زند دلم تو را صدا قسم به برگ برگ سفید دفتر خاطره ها خاطره های نداشته ی با شما به همه سیاه قلم ها که نوشته از شما سیاهی خاطره ی ندیدن شما حبس شدی از کردار آدم ها این ظلم رفته روا نیست ، به حضرت شما عوض نبودن آدم به خانه ها نبودن خالص و خالصانه ها سردر تمام شهرها به جای همه ی کتیبه ها می نویسم آقا بیا جز این مگر انتظار هست از بچه گدا تا که کم شود فاصله ی فاصله ها سیصد و سیزده بار می نویسم دوستت دارم بیا
حرف زدن به خودی خود جوابه ، هر حرفی که باشه یعنی هنوز امید هست حتی اگر فحش باشه یه صحبته اما وقتی سکوت جواب باشه میشه گفت همه چیز تتموم شده آره سکـــــــــــــــوت
ادامه مطلب
لطفا صفحات دیگر را نیز ببینید |